جدول جو
جدول جو

معنی پوست گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

پوست گرفتن
پوست کندن
تصویری از پوست گرفتن
تصویر پوست گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوسه گرفتن
تصویر بوسه گرفتن
کسی را بوسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پستی گرفتن
تصویر پستی گرفتن
فرود آمدن تنزل کردن نزول، پست گشتن کوتاه شدن، دنائت انحطاط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صورت گرفتن
تصویر صورت گرفتن
کنایه از انجام یافتن کاری یا معامله ای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاست گرفتن
تصویر کاست گرفتن
خرد شدن ضعیف گشتن: (پس نه مقری تو که ملک خدای هیچ نگیرد نه فزونی نه کاست) (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
بریدن دست، منع کردن باز داشتن از کاری، مدد کردن یاری کردن، مسخره کردن استهزاء نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
حالتهای مخصوص به قیافه و اندام خود دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوت گرفتن
تصویر قوت گرفتن
نیرو گرفتن، توانا شدن، کنایه از زیاد شدن
فرهنگ فارسی عمید
نیرو یافتن زورمند شدن نیرو گرفتن توانا شدن: چون کار نفس هنگام سستی تن قوت گیرد پس نفس جسم نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
((دَ گِ رِ تَ))
منع کردن، مدد کردن، پیمان بستن، مسخره کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
Hand, Handle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
получить наличные
دیکشنری فارسی به روسی
брать , управлять
دیکشنری فارسی به روسی
брати , керувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی